پرسپکتیو یک نقطهای نوع سادهای از پرسپکتیو خطی است که در آن تنها یک نقطه گریز (Vanishing point)
وجود دارد. به یاد داشته باشید که همیشه اول خط افق را رسم کرده و سپس محل قرار گیری نقطه گریز را
روی خط افق انتخاب کنید؛ که این نقطه گریز نباید دور از مرکز صحنه باشد.
مطابق تصویر زیر، خط افق و نقطه گریز هر دو هم سطح چشم سگ میباشد. توجه کنید که خطوط موازی
زیر چشم سگ رو به بالا در یک نقطه گریز جمع میشوند. طبیعتا همه خطوط بالای سطح چشم سگ
نیز رو به پائین در همان نقطه همدیگر را قطع میکنند. در این زاویه دوربین، بیننده از پائین و هم قدّ
سگ درون تصویر به اشیاء (مثل مکعبها و مرد) نگاه میکند.
اگر خط افق هم سطح چشم مرد کشیده شود و پرسپکتیو یک نقطهای برقرار باشد، نقطه دید ناظر
(دوربین یا بیننده) هم سطح چشم مرد درون تصویر خواهد بود. باز هم همه خطوط موازی پائین و بالای
سطح چشم مرد، در یک نقطه گریز تلاقی میکنند. همانطور که مشخص است،
در این تصویر به نظر میرسد زاویه دوربین تغییر نکرده اما خود دوربین حرکتی عمودی رو به بالا داشته و
به ارتفاعی هم قدّ مرد درون تصویر رسیده است.
اما اگر طبق شکل زیر، خط افق بالای سر مرد و سگ ترسیم بشود، نقطه دید ناظر جایی بالاتر از ارتفاع
مرد و سگ قرار می گیرد. این نما، این حس را منتقل میکند که بیننده از جای خود رو به پایین نگاه میکند.
همه خطوط موازی نیز رو به بالا در یک نقطه گریز جمع میشوند.
پرسپکتیو دو نقطهای
در پرسپکتیو دو نقطهای نیز همان قواعد پرسپکتیو یک نقطهای صدق میکند. اما به آن یک نقطه گریز دیگر نیز
اضافه شده است. پرسپکتیو دو نقطهای نسبت به تک نقطهای میتواند به صحنه، عمق بیشتری بدهد. اولین
عنصری که در صفحه رسم میکنید به شما کمک خواهد کرد که نسبت اندازه هر شی دیگری در تصویر را تعیین کنید.
مطابق شکل زیر، کتاب ها کاملا مرتب و منظم شده اند. بنابراین، در یک راستا قرار گرفته اند. از آنجا که در این نما،
دو ضلع جانبی کتاب ها برای ما قابل مشاهده است، با امتداد دادن خطوط گریز هر ضلع به سمت خط افق ،
نقاطی پدید می آید که محل تلاقی خطوط رسم شده خواهد بود. که به آن دو نقطه، نقطه گریز می گویند.
اگر کتاب ها نامرتب روی هم انباشته شوند، خطوط گریز بیشتری از آنها به سمت خط افق نشانه می رود. بنابراین، در این تصویر یک خط افق و چند نقطه گریز خواهیم داشت.
یک طراحاستوری بورد برای آن که بتواند به سادگی و بهترین وجه و در کمترین زمان ممکن ساخته ها
و نماهای ذهنی اش را به انیماتورها و کارگردانان نشان دهد، باید با مفاهیم پایه طراحی به خوبی آشنا باشد.
موارد بالا را با تمرین بیشتر می توان به خوبی درک کرد. همین حالا قلم و کاغذ بردارید و خیلی ساده و بدون خط کش امتحان کنید.