انواع خط در هنر خوشنویسی ایرانی (بخش سوم)

هنر خط و خوشنویسی در ایران دارای طرفداران بسیاری بوده و در هر خانه ایرانی اگر هنرمندی در این عرصه یافت نشود، حتما علاقه مندی به این رشته خواهید یافت. در دو مطلب قبل در مورد انواع خط در هنر خوشنویسی صحبت کردیم. در این مطلب نیز به ادامه آن موضوع می پردازیم.

خط کوفی مشبک

ریشه و اصل خط کوفی مشبک به ایرانیان نسبت داده می‌شود، و از دیگر خطوط کوفی برجسته‌تر است. کوفی مشبک نوعی کوفی در هم بافته است که تزئینات و گره‌بندی‌های مکرری در آن وجود دارد. در این خط حروف بلندتر و به یکدیگر متصل است و شبکه‌های در هم منظمی را تشکیل می‌دهد. نمونه زیبای این نوع کوفی را در کتیبه‌ی برج رادکان و کتیبه داخل مقبره پیر علمدار در دامغان می‌توان مشاهده کرد.

خط کوفی حاشیه‌دار (ذی اطار)

کوفی حاشیه‌دار نوعی کوفی تزئینی است که در آن حروف و کلمات بوسیله گره‌های منظم به یکدیگر متصل شده و حاشیه‌ای را تشکیل می‌دهد که از خط جداست. این حاشیه مانند قاب اطراف خط را احاطه می‌کند و طرح و نقش زیبا و موزونی را پدید می‌آورد.

خط کوفی مدورالرئوس

شیوه‌ای از خط کوفی، که گره‌های تزئینی به شکل دوایر منظم و متداخل در قسمت انتهایی حروف و کلمات آن به صورت موزون تکرار شده است را کوفی مدورالرئوس نام نهاده‌اند.

خط کوفی نیشابوری

شیوه‌ی نگارش این نوع کوفی شبیه کوفی مغربی بوده و ویژگی آن، فربه و تند و تیز بودن حروف و کلمات است. در کوفی نیشابوری انتهای الف و لام‌ها به سمت چپ متمایل می‌باشند.

خط کوفی مُوشّح

موشح به معنای چین‌دار و در هم تنیده آمده است. خط کوفی موشح دارای تزئیناتی زیبا همراه با نظم هندسی خاص توأم با رسم و تذهیب و نقاشی است. انواع کوفی موشح عبارت‌اند از: کوفی موشح ساده یا میانه، کوفی موشح مشکل یا کامل و کوفی موشح قفل (کوفی مضفور).

خط کوفی موشّح کامل

خط کوفی موشح کامل نوعی کوفی تزئینی است با گره‌های فراوان و پیچیده، که جنبه تزئینی آن بر سایر اصول غالب است. این خط دارای تزئینات زیاد در حروف عمودی و کشیده‌ها است. از نمونه‌های زیبای خط کوفی موشح کامل، کتیبه پیر علمدار در دامغان به تاریخ ۴۱۸ ه ق. و کتیبه‌ای در مصلی قدیم شهر هرات را می‌توان نام برد.

خط کوفی مُشَکَّل

نوعی کوفی تزئینی که به هیئت اشکال هندسی و تصاویر خاص نوشته شده باشد، کوفی مشکَّل نامیده می‌شود. از این شیوه کوفی در برخی از نمونه‌ها به عنوان کوفی هندسی نیز یاد شده است.

خط‌های رایج بعد از کوفی

در اواخر عصر اموی (۱۳۳-٤۱ ه .ق.)، قطبة المحرر با به کارگیری استعدادش برای گسترش و توسعه خطوط مقور و مدور (منحنی)، از خط کوفی چهار قلم مهم: قلم جليل، قلم طومار کبیر، قلم نصف ثقیل و قلم ثلث كبير ثقیل را اختراع نمود، برخی از منابع اختراع قلم ثلثين را نیز به او نسبت می‌دهند. این اقلام به صورت درشت و جلی نوشته می‌شدند. قطبه تاریخ عرب و گلچین‌های ادبی را نسخه‌برداری کرده است. وی به لحاظ دانش فراوانش در خط، قواعد این خطوط را مدون ساخت. وی که در عربی یگانه نویسنده روی زمین به شمار می‌رفت به حسن خط معروف بود، و اولین کسی است که در دوران بنی‌امیه به کتابت قرآن پرداخت.

خالد بن ابی‌الهياج که از اصحاب حضرت علی (ع) بود، در دوران خلافت امویان به کتابت قرآن با خطوط طومار و جلیل و نوشتن شعر و اخبار می‌پرداخت. وی در سمت قبله مسجد النبي (ص) سورة و الشمس و ضحی‌ها را تا آخر با آب طلا نوشت. خطوط ابداع شده برای نگارش موضوعات اداری، تجاری، بازرگانی، روابط اجتماعی و نیز برای تهیه نسخ غیر مذهبی نیز رشد و گسترش یافت.

قلم جلیل

قلم جلیل پدر تمام اقلام نامیده می‌شود. درباره قلم جلیل در الوسيط آمده است: «در آخر دولت اموی، قطبة المحرر از خط کوفی و حجازی، خطی استنباط کرد که اساس خطی شد که امروز بدان می‌نویسند، و او قلم جلیل را که در بناها بکار می‌رفت، و قلم طومار را که بر صفحه بزرگی می‌نگاشتند اختراع کرد.»

درباره‌ی قلم جلیل گفته‌اند که هر کسی توانایی نوشتن آن را ندارد، مگر آنکه با دشواری و زحمت بسیار آن را آموخته باشد. یوسف سگزی در این باره می‌گوید: قلم جليل نهاد نویسنده را می‌کوبد.

قلم جلیل بسیار درشت و پهن و فربه بود و به بلند مرتبه‌ترین اشخاص اجتماع اختصاص داشت. ابن الندیم می‌گوید: «با این قلم از طرف خلفا بر طومارهای کامل به پادشاهان روی زمین نامه می‌نوشتند. از قلم جلیل دو قلم استخراج گردیده است: قلم سجلات و قلم دیباج.»

قلم طومار

خط طومار یکی از قدیمی‌ترین خطوط عربی است که در میان بزرگان رایج بود. طومار خطی است پر قدرت و جلی و فربه، که با قلمی پهن نوشته می‌شد، در مقابل غبار که خفی و ریز کتابت می‌گردید. از ویژگی‌های قلم طومار داشتن ضخامت و درشتی در حروف، الف و لام‌های کشیده، داشتن حلقه‌ها و اتصالات در حروف (که در دیگر شیوه‌ها غیر مجاز بوده) و نیز بدون نقطه بودن آن است. در حدود قرن چهارم هجری قمری، گوشه‌دار بودن و ایستایی این خط از بین رفت. واضع خط طومار را قطبة المحرر دانسته‌اند. بزرگان در زمان بنی‌امیه و پس از آن از قلم طومار استفاده می‌کردند و بعدها در توشیح حکمرانان از آن بهره می‌بردند. ابن مقله، ابن بواب و یاقوت مستعصمی، ظرافت و انحنای جذابی که شبیه ثلث جلی بود، به آن خط دادند. از این خط در کتیبه نگاری نیز استفاده می‌شده است. اندازه عرض قلم طومار، ۲۴ شعره اسب است و برای بدست آوردن اندازه طول الف قلم طومار، مقدار عرض قلم از خودش ضرب می‌شود که چنین است: موی اسب ۵۷۶ = ۲۴×۲۴

قلم مسلسل

مسلسل خطی است که همه حروف و کلمات آن پیوسته و متصل نوشته می‌شوند، و در یک سطر به وسیله خط‌های نازک، تمامی حروف و کلمات به هم پیوسته و زنجیر شده‌اند، و هیچ یک از حروف آن منفصل نیست. اساس و منشأ این خط، خط ثلث یا توقیع است.

هر یک از انواع خطوط را می‌توان با حفظ اصول و رعایت قواعد مربوطه، با خط مسلسل نوشت که در این صورت بعد از نام خط، لفظ مسلسل خواهد آمد، مانند: ثلث مسلسل، مقترن مسلسل، دیوانی مسلسل، کوفی مسلسل و ... این خط از خطوط معمول نبوده است مگر آن که از باب تفنّن آن را می‌نوشته‌اند.

انواع خط مسلسل عبارتند از: مسلسل زنجیری و مسلسل مضاعف.

خط مسلسل زنجیری

مسلسل زنجیری از انواع خط مسلسل است که علاوه بر پیوستگی‌های حروف، بعضی از قسمت‌های آن به صورت اتصالات هماهنگ و زنجیری تکرار شده‌اند.

خط مسلسل مضاعف

چنانچه اتصالات و پیوستگی‌های مکرر خط مسلسل تکرارهای مجدد داشته باشد، آن را مسلسل مضاعف گویند که معرف قدرت قلم و تبحر و استحکام دست کاتب

است.

قلم متساوی

قلم متساوی از اقلامی است که در میان نویسندگان دربار خلفاء متداول بوده است. این خط شباهت زیادی به خط مقترن دارد، اما کمی مبسوط‌‌تر با کشش‌های مساوی است.

قلم مقترن

قلم مقترن از اقلامی است که در آن حروف و کلمات قرین و بسیار نزدیک به هم نوشته می‌شوند. شیوۀ مقترن در اغلب اقلام خوشنویسی دیده می‌شود. انواع قلم مقترن عبارت‌اند از: کوفی مقترن، مقترن مختصر، مقترن مبسوط و مقترن مسلسل.

اقلام سته

در نیمه‌ی دوم قرن سوم هجری قمری، ابن مقله بیضاوی شیرازی پا به عرصه وجود گذاشت. وی که در علوم مختلف از جمله: فقه، تفسیر، ادبیات، تجوید، شعر و ترسل یگانه زمانه خود بود، هنرمندی چیره‌دست نیز به شمار می‌رفت و در کتابت خط کوفی نظیر نداشت. ابن مقله که دشواری خط کوفی را بر ایرانیان و دیگر مسلمانان دریافته بود، دست به ایجاد خط تازه‌ای زد و از خط کوفی شش نوع خط را ابداع نمود:

١. محقّق (برای ثبت قصاید و اشعار)، ۲. رَیحان یا ریحانی (برای کتابت مصاحف و ادعیه)، ۳. نسخ (برای کتابت تفاسیر و احادیث)، ۴. ثلث (خطی است جلی برای کتیبه نگاری و اقلام درشت)، ۵. توقيع (برای تحریر فرمان و منشور)، ۶. رقاع (برای مکاتبات و مراسلات).

خط محقق

ابن الندیم در الفهرست گفته است که خط محقق ، ابتدا در عهد بنی عباس از خط ریاسی استخراج گردید و به آن خط عراقی و خط وراقی هم می‌گفتند. هنگامی که ابن مقله خط محقق را از کوفی استخراج نمود، آن را تحت قاعده و ضابطة منسوب به خویش درآورد و به خط مهمی که می‌توانست با دقت بسیار کتابت شود، تبدیل کرد. شکوه و عظمت، اندام درشت، فاصله‌های منظم، یکدست و ساده بودن از ویژگی‌های بارز خط محقق است. در این خط هر حرف شكل ثابت و معینی دارد و با حروف دیگر اشتباه نمی‌شود. همچنین کلمات متداخل نوشته نمی‌شود، بدین جهت خطی است واضح و روشن. تکامل خط محقق به دست «ابن بواب» صورت گرفت. سپس «یاقوت مستعصمی» آن را جزو یکی از خطوط شش گانه خود انتخاب کرد. آغاز خط و کتابت کلام الله مجید پس از خط کوفی، با خط محقق صورت گرفت. پس از یاقوت مستعصمی، استادان دیگر همچون بایسنغر میرزا و احمدبن سهروردی، در این خط مهارت بیشتری پیدا کردند و قرآن‌ها و کتاب‌های نفیسی با خط محقق کتابت نمودند.

خط رَیحان

خط ریحان یا ریحانی خطی است شبیه به خط محقق که سال‌ها بعد از آن پدید آمد. به نحوی که آن را باریکِ محقق نیز نام نهاده‌اند. در این خط خصوصیاتی از خط ثلث را نیز می‌توان یافت. خط ریحان از زمان «ابن بواب» رو به ترقی و رواج بیشتری گذاشت و پیوسته کامل شد تا زمان «یاقوت مستعصمی» و شاگردان او که شیوع بیشتری پیدا کرد. خط ریحان تمام ویژگی‌های خط محقق را داراست و افزون بر آن حرکات، حروف و کلماتش نازک‌تر و ظریف‌تر، و خطوط عمودی (الف و لام‌ها و دسته‌ی ط) در آن کوتاه‌تر است.

خطوط محقق و ریحان در نظر اول شبيه ثلث هستند اما بر اثر دقت، تفاوت‌های واضحی در شکل حروف آنها دیده می‌شود. این دو خط تا قرن یازدهم هجری قمری برای کتابت قرآن مجید در ایران و سایر کشورهای اسلامی رواج داشته و بخاطر خوانا بودن، یکی از موجبات به کار رفتن آنها بوده است.

استادان برجسته‌ی خطوط محقق و ریحان

 ابن مقله، ابن بواب، یاقوت مستعصمی، احمدبن سهروردی، احمد طیب شاه، مبارکشاه سیوفی، مبارکشاه بن قطب «زرین قلم»، ارغون بن عبدالله كاملی، یوسف مشهدی، عبدالله صیرفی، یحیی جمالی صوفی، احمد رومی، نصرالله طبيب، عبدالله طباخ هروی، بایسنغر میرزا، ابراهیم سلطان بن شاهرخ و علاءالدین تبریزی «ملا علاء بیک».

خط ثلث

سابقه‌ی این خط به قلم جلیل می‌رسد که آن هم از خط کوفی اقتباس شده است. جلیل به معنی جلی و درشت، در مقابل خفي به معنای باریک و ریز می‌باشد. ابن مقله آن را از خط کوفی استخراج کرد و آن را تحت ضابطه و قانونمندی درآورد. در خط ثلث یک سوم از عمودی‌ها یا سرکش‌ها مستقیم هستند، و بقیه را قسمت‌های مدور (انحناء دار) تشکیل می‌دهد. به عبارت دیگر در خط ثلث، یک سوم آن سطح و دو سوم آن دور (دودانگ سطح و چهاردانگ دور) است. خط ثلث که خطی جلی است، برای کتیبه نگاری و کاشی کاری و اقلام درشت به کار می‌رود.

استادان برجسته‌ی خط ثلث

یاقوت مستعصمی، یحیی جمالی صوفی، عبدالله صیرفی، ارغون بن عبدالله كاملی، احمد طیب شاه، بایسنغر میرزا، ابراهيم سلطان ابن شاهرخ گورکانی، علیرضا عباسی، محمدرضا امامی، کمال الدین عبدالحق سبزواری، علاءالدین تبریزی «ملا علاء بیک»، عبدالله طباخ هروی، شمس‌الدین علی شیرازی «هراس»، عبدالباقی تبریزی، کمال‌الدین حافظ هروی، اسدالله کرمانی و ...