بهترین دوران خط نستعلیق و خوشنویسی

مکتب یاقوت در قرن هشتم از پر فروغ ترین و بهترین ادوار رونق خوشنویسی است. در این سده خطاطان آثار گرانبهایی از خطوط سته به جای گذاشتند و اگر چه اینها که از شاگردان یاقوت محسوب می شوند بسیارند و ما به نام برخی از آنان قبلاً اشاره نمودیم اما ذکر نام و ترجمه احوال یکایک آنان در اینجا میسر نیست. ولی یکی از استادان معروف و طراز اول خط نسخ که ذکر نام او شایسته این مقام است مولانا احمد نیریزی (قبلةالکتاب) است که با آنکه ملا یاقوت در اکمال خط نسخ کوشیده اما چنین می نماید که خط میرزا احمد نیریزی از حیث زیبایی و استحکام برخط او و همچنین عده ای دیگر از خط نویسان درجه اول این قلم مزیت داشته باشد گفته اند:  

سعی کن در مشق تا چیزی شوی مثل احمد خان نیریزی شوی

 

وضع خطوط ایرانی و خوشنویسان معروف آن

چنانکه پیش از این گفته شد تا قرن هشتم هجری خطوط متداوله ممالک اسلامی همان اقلام سته بود ولی از اواسط قرن هشتم هنر خط رو به تكامل رفت و متناوباً سه قلم از خطوط اسلامی به عناوین تعلیق و نستعلیق و (شکسته نستعلیق) به وجود آمد که اگر چه الفبای آنها مأخوذ از عربی است با این حال باید آن را از ابداعات خالص ایرانی دانست که ظرف سیصد سال با ذوق و سليقه ایرانیان پدید آمد و در اندک زمانی شیوایی آنها به درجه کمال رسيد و اگر چه سایر خوشنویسان دیگر ممالک اسلامی نظیر هندوستان و عثمانی و حتی مصر از خطوط مزبور تقلید نمودند ولی هیچ گاه به پایه و مایه ایرانیان نرسیدند. خط تعلیق از دو خط توقیع و رقاع ترکیب یافته و اکثر کتاب ها در قرن هفتم با آن نوشته می شد. این خط ابتدا برای نوشتن نامه به کار می رفته و سپس به صورت شکسته درآمد و خطی زیبا بود. به نظر متخصصین فن علت شکسته شدن خط تعلیق و اتصال بعضی حروف آن معلول سرعت در نگارش و بر حسب ذوق و سلیقه و تفنن کاتبان می باشد چون این خط به تدریج بین تمامی نویسندگان و منشیان زمان معمول و در مکاتبات و مراسلات دولتی به کار برده شد از این رو به خط ترسل مشهور گردید و اين خط چون کلماتش به یکدیگر پیوستگی داشت و تغییر و تبدیل در آن متعسر بود به خط تعلیق و ترسل معروف شد تا اینکه در اواخر تصرفات دیگری در آن صورت دادند و شکل مخصوصی یافت و آنگاه به خط دیوانی معروف گشت چنانچه قاآنی می گوید.

 

ای زلف تو پیچیده تر از خط ترسل بر دامن زلف تو مرا دست توسل

 

آنچه در این زمینه به دست آمده  و در این کتاب از آن بحث شده باعث سر بلندی و افتخار ماست زیرا از الهامات ذوقی هنرمندان ایرانی سرچشمه گرفته است.

اینها نبود مگر از الهامات ذوقی هنرمندان و نبوغ و خلاقیت ایرانی در فنون و صناعات چه :یک مطالعه سطحی و یک نگاه کوتاه به تاریخ خط و سایر آثار تاریخی به خوبی نشان می دهد که ایرانی همواره با مدد ابتکار و قدرت طبع ابداع و بر اثر تصرفات و اصلاحات در خطوط خواسته اند گامی بیشتر و فراتر برای تسهیل امر فرهنگی بردارند و ضمناً تنوع و تفنن را در ابداعات خطی خود ملحوظ و مرعی دارند و دليل این مدعا بررسی و نقد این رشته از تاریخ که مملو از شرح هنرنمائی های خوشنویسان گذشته است می باشد نکته دیگر که باید گفته شود اینکه چون خط شکسته تعلیق و شکسته نستعلیق مشابهت محسوسی با هم دارند می توان گفت بلکه این دو خط با الهام از تأثیر صور و اشکال یکدیگر به وجود آمده باشد حتی گفته شده است خط شکسته تعلیق و شکسته نستعلیق هر یک را به قلم جلی نویسند. طومار گویند و به قلم خفی نویسند غبار نامند.

عبدالمحمد خان مؤدب السلطان ایرانی در کتاب پیدایش خط و خطاطان نویسد، خواجه ابوالعال آن را از فروعات خط کوفی درآورد و حتی می گویند پ- چ  و  ژ – که قبل از او سه نقطه نداشته برای عدم التباس با حروف مشابه که در گذشته دارای یک نقطه بوده سه نقطه گذاشتن را وضع نمود. به خلاصه اینکه خواجه ابوالعال مذکور نیز در زمره ادبا و مشاهیر خطاطین و مخترعين زمان خود بوده همچنین از معروف ترین تعلیق نویسان بعد از او باید از خواجه اختیار الدین منشی گنابادی معاصر با (سلطان محمد خدا بنده فرزند شاه طهماسب صفوی) نام برد. از جمله خوشنویسان این قلم عبارتند از:

خواجه تاج سلمانی اصفهانی واضع 1_ عبدالحی استرآبادی - نجم الدین مسعود

ساوجی - درویش عبدالله سلطانی - ملک محمد منشی - مجدالدین ابراهیم - خواجه شهاب الدین عبدالله مروارید - بیانی کرمانی – میر منصور منشی - خواجه اختیارالدین منشی - میرعبدالله - ابراهیم - قاضی عبدالله خوئی - میرزا کانی.

بعد از قلم تعلیق نوبت به ظهور دو خط دیگر رسید، یکی نستعلیق و دیگری شکسته - نستعلیق که نخست خط نسخ تعلیق خوانده شد و بعد به تدریج هیئت لفظی آن تغییر یافت و نسخ تعلیق به صورت مخفف (نستعلیق) گفته شد زیرا این خط از تلفیق دو خط نسخ و تعلیق پیدا شدند و ما کنون می پردازیم به شرح آنها:

خط نستعلیق

بعد از ایجاد خط تعلیق نوبت به احداث خط نستعلیق رسید که از خطوط خالص ایرانی و از ابداعات خالص ایرانیان است و به واسطه زیبایی ظاهر آن را به حق و انصاف (عروس خطوط اسلامی) می نامند.

چنانکه از تاریخ خط و خوشنویسی مستفاد می شود در قرن نهم شیوه نستعلیق نویسی مرسوم و به خوبی آشکار بوده ولی گویا اختراع آن قبل از این تاریخ شده است زیرا در قرن دهم خوشنویسانی در این قلم زندگی می کرده اند که آثاری از آنها در دست است. در هر صورت وضع خط نستعلیق را که از نسخ و تعلیق استنباط شده در زمان امیر تیمور گورکانی به خواجه میرعلی تبریزی (قوده الکتاب)  نسبت داده اند و گویند پسرش خواجه میرعبدالله آن را کامل نمود. میرعلی تبریزی اولین کسی است که نام او به ایجاد خوشنویسی خط نستعلیق در افواه جاری و در کتب و تذکره ها یاد شده است. از خطوط او جز یک قطعه مسلم گویا قطعات دیگری موجود نیست و خطوطی که به او منتسب است صحت انتساب آن معلوم نمی باشد.

نظام الدين سلطانعلى بن مشهدى ملقب به قبلة الكتاب و زبدة الكتاب و سلطان الخطاطین در کیفیت توضیع خط نستعلیق و در منقبت و محمدت  خواجه مزبور می گوید:

             

نسخ تعلیق گر خفی و جلی است  واضع اصل خواجه میر علی است
حسبش بود با علی ولی نسبتش نیز می رسد به علی
 تا که بوده است عالم و آدم  هرگز این خط نبوده در عالم
وضع فرمود او به ذهن دقیق از خط نسخ و ز خط تعلیق
نی کلکش از آن شکر ریز است اصلش از خاک پاک تبریز است
 نکنی نفی او ز نادانی بی ولایت نبوده تا دانی
کاتبانی که کهنه و نویند خوشه چینان خرمن اویند
 مولوی جعفر و دگر اظهر  خوش نویسان اشهر و اطهر
در جمیع خطوط بود شگرف ز اوستادان شنیده ام این حرف
خط پاکش چو شعر او موزون  هست تعریف او ز حد بیرون
بد مفاخر به مجمع الافضال  شیخ شیرین مقال شیخ کمال
آنکه شعرش چو میوه های خجند هست شیرین تر از نبات و ز قند
همه رفتند زین جهان خراب رخ نهفتند در نقاب تراب
بهرشان آنچه خوانم و دانم روح الله روح هم خوانم

            

سلطانعلی مشهدی از خوشنویسان بزرگ و معاصر با سلطان حسین بایقراء و مورد مرحمت و کرامت وزیر معارف پرورش امیرعلی شیر نوائی بوده است. خط نويسی به طور اعم از نسخ و نستعلیق و شکسته در عصر صفوی رایج گردید. و از جمله هنرهای آن عصر به شمار می رفت ولی به معنای اخص ظاهراً نستعلیق بیشتر از سایر خطوط مورد سلیقه خوش نویسان دوره صفویه قرار گرفته و با پیدایش این خط از آن تاریخ به بعد حدود سه چهارم کتابت ایرانیان به این قلم منحصر گردید زیرا اکثر خوش نویسان آن دوره نستعلیق نویس بوده اند و در روش تحریر این خط خطاطان تصرفاتی می نموده اند تا نوبت به میرزا جعفر تبریزی معروف به بایسنغری - رسید که از اساتید اولیه این قلم است.

از ابتدا پیدایش خط نستعلیق به مرور ایام استادانی در این قلم پیدا شدند که پایه خط را به جای بلندی رسانیده و آثاری ذی قیمت از خود باقی گذاشتند مانند اظهر تبریزی و غیره. بعد از او سلطانعلی مشهدی و شاگردان وی سلطان  محمد نور و سلطان محمد خندان که هر دو از معاریف خوش نویسان شمرده می شوند و بعد از اینها ملا میر علی هروی معاصر سلطان حسین بایقراء ظهور کرد که از مبداء وضع خط نستعلیق تا عصر او کسی به استادی وی پدید نیامد.

این استاد شاگردانی تربیت کرد که بعضاً از اساتید بزرگ این خط بوده و از این جمله اند : سید احمد مشهدی - محمود شهابی - مالک دیلمی - محمد حسین کشمیری. سرانجام بعد از میرعلی نوبت به میرعماد معاصر (شاه عباس بررگ صفوی) رسید که در این طراز به عالی ترین مدارج والا صعود نمود و تغییراتی که به دست او در این خط صورت گرفته تا امروز متبع است.