نظری به سابقۀ تاریخی کتابت قرآن

در اول نشأت خط عربی تا مدتی رواج نداشت و انتشار آن در صدر اسلام نیز به کندی صورت می گرفت، چنان که محمد بن عمر الواقدی از مورخین اسلامی مؤلف کتاب المغازی و فتح العجم و احمد بن یحیی البلاذری مورخ بزرگ اسلامی مؤلف فتوح البلدان و غیره نقل کرده اند از تمام قبیله قریش که از اشراف مکه بودند فقط هفده تن به خط آشنا بودند و نوشتن می دانستند و اسامی آنها را نیز ذکر کرده اند. اگر چه کسانی که به خط آشنا بودند معدود بوده ولی این ادعا تا این اندازه مورد تأیید دانشمندان نیست.

چنانکه می دانیم یکی از بهترین اقداماتی که در صدر اسلام به سعی صحابه خاص پیغمبر اسلام انجام شد همانا تهیه نسخه رسمی قرآن (کتاب آسمانی) است که در زمان حضرت رسول اکرم مورد توجه مخصوص مسلمین و پیروان آن حضرت قرار گرفته بود.

از میان اصحاب نزدیک پیغمبر افرادی که خط داشتند و کتّاب وحی نامیده می شدند

به ضبط قرآن می پرداختند. طرز تهیه قرآن چنان بود که هر وقت آیه ای نازل می شد پیغمبر آن را بر اصحابی که حاضر بودند فرو می خواند و ایشان آیه را بر استخوان، سنگ، چوب، ليف خرما و دیگر چیزهای معمول زمان می نوشتند و عده ای هم آنها را از بر کرده و حفظ داشتند و بدین سان تمامی آیات قرآن نزد هیچ یک موجود نبود و هر یک قسمتی از قرآن را به قسمی نزد خویش نگاهداری می نمود.

گفته اند آن گروه که در زمان حضرت رسول اکرم خط داشته اند ظاهراً هر یک از ایشان به یک نوع از این سه خط (آرامی - حمیری - نبطی) آشنا بوده اند و اسامی کتّاب وحی بدین شرح است:

1. عمر بن الخطاب 2. امیر المؤمنین علی بن ابیطالب 3. عثمان بن عفان 4. ابوعبیده بن الجراح ۵. طلحه ۶. یزید بن ابوسفیان ۷. ابوحذیقة بن عتبه بن ربیعه ۸. حاطب بن عمر و عامری 9. ابوسلمة بن عبد الاسد مخزومی 10. ابان بن سعید بن العاص بن امیه 11. (برادرش) خالد بن سعيد 12. عبد الله بن ابوسرح عامری 13. حويطب عبدالعزی عامری ۱۴. ابوسفیان بن حرب بن امیه ۱۵. معاویة بن ابوسفیان ۱۶. جهیم بن الصلت بن مخزمه بن المطلب بن عبد مناف 17. علا بن الحضر می همگی به جزعلاء بن الحضرمی از قریش بوده اند.

از جمله کتاب وحی و یا نویسندگان قرآن، ابی کعب و عبد الله بن مسعود و زید بن ثابت را از صحابه نزدیك و کاتب رسول اکرم دانسته اند که نه فقط آیات قرآن را ثبت می کردند بلکه هرگاه ضرورتی پیدا می شد که نامه ای از سوی پیغمبر به کسی نوشته شود. ایشان می نوشتند. همچنین ابوموسی عبدالله اشعری و مقداد بن عمر در زمره کتّاب وحی بوده اند. در مأخذی نیز دیده ام که اسامی ابی بن وهب و سعید بن زواره و رافع بن مالک و اوس بن خولی را جزو کاتبان قرآن نام برده اند.

اما بد نيست قبلاً در مورد خط عقیده دیگری ابراز شود. اکثر محققان اتفاق بر این دارند که اولین رشته های خط عربی خط مصری (دموتیک) Demotik می باشد.

و دومین آنها خط (فینیقی) و سومین خط آرامی (مسند) است به عقیده دانشمندانی که در زمینه پیدایش خطوط تتبع و تحقیق دامنه داری کرده اند گفته اند از خط فینیقی خطوط مذکور در زیر به وجود آمده است. ۱. یونانی قدیم ۲. عبری ۳. حمیری (حبشی) ۴. آرامی 

ولی تاریخ نویسان اسلامی بر این عقیده اند که خط حجازی را اعراب از مردم حیره و انبار گرفته اند و در مورد اینکه در زمان هجرت پیغمبر(ص) به مدینه طیبّه چه خطی در آن شهر رایج و مرسوم بوده است عقاید و نظریات مختلفی وجود دارد و خلاصه آن که در حوالی مدینهٔ آن روزگار کوچ نشینانی از مردم یهودی اسکان داشتند که به اطفال مدینه خط می آموخته اند البته همان طور که قبلاً یادآور شدم عده ای هم قریب ۲۵ نفر در مدینه خواندن و نوشتن می دانستند. حضرت رسول (ص) در آموختن خط و کتابت به مسلمین علاقه فراوان داشتند. به طوری که در جنگ بدر که عده ای از قریش به اسارت مسلمانان درآمدند حضرت رسول اکرم آزاد ساختن آنها را مشروط به تعلیم خط و کتابت به عوض ارمغان به مسلمین قرار داد. اما در مورد خط حجازی: این خط به دو گونه است، یکی نسخ که در نامه نویسی از آن استفاده می شد و چنان که معروف است نامه های پیغمبر به امراء و پادشاهان نواحی اطراف بدین خط نگارش میشده است و اسنادی هم از قرن اول هجری در مورد این خط موجود است و مورخین برای ذکر برهان خود به عنوان یکی از بهترین مدارک کتیبه در مسجد عمر در بیت المقدس را ارائه می دهند. 

نوع دوم خط کوفی مقتبس از نوعی سریانی است (و فوق العاده به خطوط حیری شبیه است) و خط حیری شبیه خط نبطی و نبطی خود شبیه به آرامی است. قوم عرب گذشته از اینکه بر استخوان شتر. سنگ. چوب و برگ خرما خطوطی رسم می نموده اند از اشیاه غير منقولی مانند صخره ها و ديوارها نیز برای نوشتن استفاده می کرده اند. خطوطی که اکثراً روی صخره ها و ابنیه ملاحظه می شود خط کوفی است که کم کم این قلم در نوشتن قرآن به کار گرفته شده است این قلم از خط که به نام کوفی نامبرده شده به لحاظ قابلیت بهره گیری آن برای امور تزئینی نیز حائز اهمیت و جالب توجه است زیرا خطاطان با ذوق می توانستند به هر شکل که بخواهند آن را منعطف کنند و با مقاصد و سلیقه خود منطبق سازند. به هر جهت گفته شده قدیمی ترین قرآن که با این خط در دست هست مربوط به قرن سوم هجری است. و ناگفته نماند که امر تحول خط کوفی تا قرن پنجم ادامه داشته است. و از این زمان به بعد بود که خط کوفی از صورت سادگی خارج شد و دارای قواعد و موازین معینی گردید. چه می توان از روی آثار موجود و قرآن های کتابت شده در آن زمان تکامل آن را به خوبی دریافت.

بعد از و خط نسخ از خط نبطی اخذ شده و جهت کتابت قرآن از دوره بعد از قرن چهارم به کار رفت و تكامل و ترقی این خط که تا سده سوم هجری هنوز قالب حقیقی خود را پیدا نکرده و صورت ثابتی نیافته بود از سده سوم به بعد شروع و به مرور به زیبائی و کمال رسید و هر چند که این قلم از نظر تنوع صورت ظاهری قابل مقایسه با خط کوفی نبود ولی دارای همان برجستگی و اهمیت بود زیرا کاتب قادر بوده استعداد و قدرت خویش را با قلمی که در تسلط خود داشته با کمال خوبی و مهارت عرضه بدارد.

خطوط کوفی و نسخ تا اواخر قرن پنجم هجری در ایران فقط در تحریر قرآن به کار می رفته ولی از آخر قرن ششم بیشتر از خط نسخ در نوشتن قرآن استفاده میشده و در این زمان خط کوفی منحصراً در تحریر سر سوره ها به کار گرفته شده است.

خط نسخ که خط متداول تا اوائل قرن هفتم هجری شناخته شده رفته رفته از نظر سبک تغییراتی یافته که حدوث همین تغییرات مبانی ایجاد خط نوی به نام ثلث گردید.

اکنون باز می گردیم به مطلب سابق: چنانکه قبلاً ذکر شده آن عده که در زمان حضرت رسول اکرم خط داشتند هر دسته به یکی از سه خطوط (آرامی، حمیری، نبطی) وقوف داشته اند و همین سه خط در میان اصحاب رسول معمول بوده است و بستگی به این داشت که هر یک از آنها در کدام ناحیه خط آموخته باشند. زمانی که عثمان تصمیم گرفت قرآن را که قبلاً به صورت پراکنده بر پیغمبر نازل شده بود در یک نسخه جمع کند و به شکل کنونی درآورد، آیات قرآن پراکنده بود زیرا که به هنگام نازل شدن آیه ای، هر یک از کتّاب وحی که حضور داشتند آیه را می نوشتند و به این لحاظ هرکدام از آنان قسمتی از قرآن را نزد خود داشتند و قرآن پیش کسی به تمامی موجود نبود کسانی نیز از اصحاب بودند که برخی از قسمت های قرآن را از بر بودند که آنان را (حافظان قرآن) و قاری و قراء می نامیدند و تنی چند از ایشان در جنگ های پس از حضرت رسول (ص) با مسیلمه کذاب کشته شدند. نخست عمر بن خطاب در خلافت ابوبکر خلیفه اول، زید بن ثابت (متوفی ۴۵ ه) را که از کاتبان وحی بود مأمور تدوین قرآن کرد و او آنچه را که روی سنگ و چوب و برگ خرما نوشته بودند و یا بعضی اصحاب حفظ کرده بودند در اوراقی نوشت و آن را (صحیفه) خواند و مجموع آن ها را صحف می خواندند و بعد که با هم گرد آورده شد (مصحف) نام گذاشتند. صحیفه ای را که زید بن ثابت تهیه کرده بود به ابوبکر داد و پس از درگذشت او به دست عمر رسید و آن را به دختر خود حفصه زن پیغمبر بخشید. 

اما اصولاً نسبت به تهیه اولین نسخه واحد قرآن به صورت فعلی نظریات مختلفی وجود دارد. یعنی گروهی معتقد به این نیستند که عمر اولین کسی باشد که به سعی او قرآن به دست زید بن ثابت تهیه شده باشد و این روایت مورد اتفاق نیست به هر حال آنچه از مطالعه تاریخ صدر اسلام استنتاج می شود این است که پس از وفات پیغمبر اکرم (ص) چون بیم آن می رفت که کتاب مسلمین از بین برود و یا اینکه مورد تحریف مغرضین قرار گیرد. عاقبت الامر عثمان سومین خلیفه راشدین بانی این امر شد و دستور داد به جمع آوری نسخ گوناگون قرآن بپردازند و در میان نسخ موجود از یک آیه که چند نفر ضبط کرده بودند و یا چندین تن بر خوانده بودند و البته در آنها اختلاف بود به کمک نظریات و صلاح دید عده ای از صحابه صورت واحدی از روایات آن را که به تشخيص خود بهتر می پنداشت ترجیح داد و اتخاذ نمود و به ثبت و ضبط آن پرداخت و على الظاهر ترتيب کنونی متن برگزیده کتاب آسمانی (قرآن کریم) از اوست. عده ای گفته اند که حتی او برخی از آیات قرآن را از بین برده است.

در هر حال قرآنی که عثمان جمع و مرتب کرده از روی چهار نسخه بوده است هر یک از آن نسخه ها در یکی از نواحی قلمرو اسلامی فراهم گردیده بود که بدین شرح می باشد: ۱. نسخه ابی کعب در دمشق ۲. نسخه مقداد بن عمرو در شهر حمص (بين دمشق و حلب) ۳. نسخه عبدالله بن مسعود در کوفه ۴. نسخه ابوموسی در بصره. 

نظر به اینکه در لهجه و طرز اداء لغات و کلمات زبان هر یک از این ناحیه های چهارگانه خصوصیاتی موجود بود قرآن به معانی مختلفی که معلول این علت است به چندین اعراب خوانده و تعبیر و تفسیر می شد و از این رو در میان چهار نسخه قرآن موصوف اختلافاتی در روایات پیش آمد تا آنجا که برای آن بعضی تا چهارده روایت قائل شده اند چنانکه خواجه حافط شیرازی علیه الرحمه و الرضوان گفته است: عشقت رسد به فریاد ار خود بسان حافظ قرآن زبر بخوانی با چهارده روایت 

کهن ترین آثاری که از زمان بعد از اسلام به خطوط عربی تاکنون باقیمانده و یا در سال های اخیر یافت شده است عبارتند از: چند سکه به خط کوفی و به قلم نسخ قدیم و چند سند تاریخی نوشته شده روی پاپیروس. قدیمی ترین آنها نامه ای است از حضرت رسول اکرم که به مقوقس پادشاه حبشه نگاشته شده است و گویا در سال (۱۲۷۵) یک هزار و دویست و هفتاد و پنج هجری در بلده اخمیم مصر کشف شده و اکنون در موزه قسطنطنیه جزء آثار نبویه مظبوط است. تصویر این نامه در مطبوعات ایران منعکس شده است گذشته از آن که مورخان و محققان در صحت و سقم انتساب این رقعه به رسول اکرم تردید کرده اند مضافاً به این از رسم الخط این مکتوب پیداست که خط آن مربوط به اوايل قرن دوم هجری و حداقل صد سال پس از رحلت آن حضرت به رشته تحریر در آمده که جای گفتگو در این مورد بسیار است. 

 

این نکته را باید ناگزیر اضافه کنم که اظهار داشته اند این نامه روی چرم نوشته شده و اسنادی موجود است که مدلل می دارد در آن ایام مراسلات را روی سنگ، چوب و کتف استخوان حیوانات و یا روی لیف خرما می نوشتند و نوشتن روی چرم هنوز معمول نبوده است چنان که در کتب معتبر نیز بدین نکته مهم اشاره شده است.

اثر دوم قرآنی است که اخیراً در کشورهای عربی پیدا شده به خط کوفی و آن را به خلیفه سوم عثمان بن عفان نسبت می دهند. از روی این قرآن نسخه های متعددی تا کنون چاپ شده است. از بررسی خط این قرآن به طوری که اطلاع از تکامل خط آن را به ثبوت می رساند. مسلم می کند که مربوط به اواسط قرن سوم هجری می باشد و از پختگی و استواری خط پیداست که به خط یک نفر خوش نویش کتابت شده و چون خط این نسخه به این درجه از پختگی در زمان عثمان معمول نبوده قهراً نمی توان آن را به خط عثمان دانست. به علاوه همان طور که گفته اند تمام این نسخه بر روی پوست آهو نوشته شده با توجه به اینکه خط این قرآن خیلی درشت است و به طوری که احصاء شده لااقل برای نوشتن قرآن موصوفه با آن خط جلی و امثال آن در حدود سیصد تا چهارصد ورق پوست لازم است. 

چنانکه می دانیم اولاً آهو از حیوانات بومی عربستان نیست که این اندازه پوست به دست عثمان رسیده باشد و ثانیاً هم چنانکه پیش از این اشاره شد در زمان حضرت رسول (ص) برای کتابت جز بر روی سنگ و چوب و لیف خرما و یا استخوان حیوانات وسیله دیگری نبوده و بدین ترتیب بضرس قاطع می توان گفت که این هر دو اثر جعلی است.

(تصویر نامه منسوب به حضرت محمد بن عبدالله (ص) پیغمبر اسلام به پادشاه مصر که اصل آن در موزه آثار نبوی اسلامبول موجود است).

این نامه را یکی از دانشمندان فرانسه در یکی از دیرهای مصر پیدا کرد و از راهب همان دیر خرید. سلطان عبدالمجید امپراطور عثمانی این خبر را شنید و آن دانشمند را پیش خود طلبید و نامه را به کارشناسان نشان داد. در نتیجه چون اظهار عقیده شد که این نامه از جانب حضرت رسول (ص) به مقوقس فرماندار مصر نوشته شده است سلطان عبدالمجید این نامه را به بهائی زیاد خرید.

تاکنون این نامه به چندین زبان ترجمه و همراه تصویری از نسخه اصلی چاپ و منتشر گردیده است. و چون مضمون آن مشتمل بر بالاترین اصول یگانه پرستی و دموکراسی اسلام است لذا با ترجمه فارسی آن برای استفاده خوانندگان به چاپ رسید. 

ترجمه:

به نام خدای بخشنده مهربان. از محمد بنده خدا. و فرستاده او به سوی مقوقس بزرگ (پادشاه) قبط درود بر آن کس که بپوید راه راست را، سپس من تو را می خوانم به آئین اسلام. اسلام بیاور تا بی گزند بمانی. خدا پاداش تو را دو بار (در دو سرا) می دهد پس اگر رو بگردانی بر تو است گناه مردم قبط.

ای اهل کتاب بیائید بگرائیم به سوی کلمه ای که یکسان باشد بین ما و بین شما و آن این است که پرستش بکنیم مگر خدای بزرگ را، و همتا (و دستیار) قرار ندهیم برای او چیزی را هیچ یک از ما دیگری را جز خدای بزرگ پروردگاران (آقایان)خود نگیریم پس اگر رو بگردانند از این دستور پس بگویید گواهی دهید که ما مسلمانیم

(محمد فرستاده خدا) محل خاتم مبارك. 

علت پیدایش این گونه آثار جعلی از این نظر است که از وقتی که علمای خاورشناس توجه ملت های مشرق زمین را نسبت به ارزش کتاب ها و اسناد قدیمی معطوف ساخته اند بازار جعل و تزویر و دغل سازی بالاخص در کشورهای اسلامی رواج گرفته تا آنجا که به ساختن اسناد و کتب کهنه نما مبادرت می نمایند به ناچار درچنین مواقعی بهترین طریقه جهت باز شناختن اصالت اثر یا سندی که آن را به زمان های گذشته نسبت می دهند و در صحت آن شک و تردید می نمایند معرفت و وقوف از تاریخ خط و تکامل خطوط در ازمنه و ادوار مختلف است. 

ولی از زمرهٔ آثار عتیقه و کهن سال قرآن های متعددی از قرون اول هجری در موزه های دنیا مانند. ترکیه. مصر. آلمان. فرانسه. انگلستان. و هندوستان و در ایران کتابخانه مبارکه سلطنتی و کتابخانه آستان قدس رضوی موجود است و از بین تمام این قرآن ها قدیمی ترین آنها قرآنی است که روی پوست نوشته شده و در کتابخانه ترکیه و چند کتیبه هم که باز از قدیمی ترین آنها تاکنون شناخته شده در قبه الصخره در بیت المقدس ضبط و غالباً به خط کوفی و پاره ای مشابه خط نسخ است.